خواهرانه

باجی باجین اولسون سوز چوخدو وقت یوخدو
  • خواهرانه

    باجی باجین اولسون سوز چوخدو وقت یوخدو

سلااااااااااام سلاااااااااااام سلااااااااااام سلااااااااااااااام خوبید منم خوبم! جونم براتون بگه که آخرین روز پاییزه اومدم شب زیبای یلدارو بهتون تبریک بگم و برم ایشالااااااااااااااااااااااااااا که زمستون پیش روتون سر آغاز روزهای شیرین و زیبا براتون باشه و به هر چه که سالها آرزو کردید و منتظرش بودید توی این فصل زیبا و سفید و روشن، یکجا برسید و توی تک تک لحظه هاش از ته دل بخندید و شااااااااااااااااااااااااااااااد باشید و تا دنیاااااااااااااااااااااااااااااااااااا دنیاست زنده و سلامت و شاااااااااااااااااااااااااااد و کامیاب زندگی کنید!(اااااااااااااااااااااااالهی آمین) ... خب دیگه برید امشبو حسابی خوش بگذرونید و تا می تونید شاد باشید و بگید و بخندید و بخندونید که دنیا اصلا ارزش لحظه ای غمگین شدن دلای خوشگلتونو نداره و بی ارزش تر و بی اعتبارتر از این حرفهاست...مواظب خودتونم باشید چون ننه سرما تو راهه و امشب رأس ساعت دوازده شب می رسه و بقچه اش رو می ذاره زمین و به سلامتی بازش می کنه ااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالهی که توی بقچه اش برامون پر از برف و بارون و نعمت و برکت و رحمت و زیبایی باشه بگید آمیییییییییییییییییییییییییییییین!...خب اول صورت ماه خدا رو بخاطر همه فصلهای قشنگش از جمله فصل بسیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار زیبای زمستون که عشق منه و نعمتهای بی شمارش می بوسم بعدم روی ماه تک تک شما عزیزانمو غرق بوسه می کنم ... یلداتوووووووووووووووووووووووووون میلیاردها میلیارد بار مبااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک نازنینان ! خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی بیش از اون چیزی که فکرشو بکنید و توی تصورتون بگنجه دوستتون دارم ااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالهی که همیشه زنده باشید  😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😃😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

دیروز رفتم کتابخونه کتاباشونو که دو سال بود دستم بود بهشون پس دادم و دوباره فرم پر کردم و عضو شدم یه خرده هم با خانم.منصو.ری و خانم دادا.شی کتابدارای دوست داشتنی اونجا گفتم و خندیدم هم من از دیدنشون خییییییییییییییییییییلی خوشحال شدم هم اونا به محض دیدن من با محبت تحویلم گرفتند و نسبت بهم کلی لطف داشتند که ایشالااااااااااااااااااااا به حق علی همیشه سلامت باشند خانم ر.ملی و خانم ا.مینی رو هم ندیدم و سراغشونو ازشون گرفتم گفتند خانم ر.ملی دم عید بازنشست شده و خانم ا.مینی هم به یه کتابخونه دیگه منتقل شده و از اونجا رفته جاشون اونجا خیییییییییییییییییلی خالی بود خییییییییییییییییییییییلی دلم می خواست ببینمشون ولی خب براشون آرزوی سلامتی کردم ایشالاااااااااااااااااااا هر جا که هستند خوش و خرم و شاد باشند بعد از سلام و احوالپرسی و ثبت نام و عضو شدن دوباره هم پنج تا کتاب انتخاب کردم و دادم ثبتشون کردند گرفتم و با پیمان اومدیم بیرون و رفتیم به کتابخونه حا.فظیه که تو خیابون.کاجه اونجا هم عضو شدم ولی گفتند چون آخر ماهه سیستمو بستند دو روز دیگه برم کارتمو بگیرم و دفعه دیگه ایشالا بهم کتاب می دند این کتابخونه رو بخاطر این رفتم عضو شدم چون کتابخونه خودمون دیگه انقدر این چند ساله رفتم ازش کتاب آوردم و خوندم احساس می کنم چیز جدیدی برا خوندن نداره ولی خب دلم نیومد دوباره عضوش نشم چون اونجارو خیلی دوستش دارم هم خودشو هم مسئولاشو، برا همین هم اونو عضو شدم هم این جدیده رو، با خودم گفتم درسته اکثر کتاباشو خوندم ولی بلاخره یه در میون از اونم می رم کتاب می یارم و مسئولاشم می بینم و یه جورایی برام تجدید خاطره هم میشه بهتر از اینه که برای همیشه ترکش کنم!...در مورد آماده شدن برا شب یلدا هم جونم براتون بگه که دیروز می خواستم برا این شب قشنگ خودم تو خونه شیرینی بپزم ولی چون بعضی موادشو نداشتیم و باید می گرفتیم اینجوری تا خیابون .بهار باید می رفتیم چون لوازم قنادیا اکثرا اونوراست و سمت ما از این چیزا نیست اون موقع که بیرون بودیم مسیرمون به سمت کتابخونه دقیقا برعکس خیابون.بهار بود و خیلی ازش دور بودیم و دیگه تنبلیمون اومد پیاده تا بهار بریم برا همین موقع برگشتن از کتابخونه جدیده از شیرینی.تینا که بهترین و معروفترین قنادی کرجه و سر راهمون بود یه کیلو شیرینی .آلما.نی که من خیییییییییییییییییییییییییییییییییلی دوستش دارم برا امشب گرفتیم با سه تا شیرینی تر که یکیش شکل قاچ هندونه بود که روش تخمه ژاپنی ریخته بودند اونو من برا خودم گرفتم پیمانم برا خودش یه شیرینی کاکائویی که روش بیسکوییت و توت فرنگی داشت و برا پیام هم یه شیرینی مربعی شکل که اونم باز روش تزئین توت فرنگی بود انتخاب کرد و گرفتیم و اومدیم خونه، البته وقتی رسیدیم دیدیم شیرینیها بهم فشار آوردن و شکلاشون یه خرده بهم ریخته حالا عکساشونو براتون می ذارم که ببینید به جز شیرینی هم برا امشب آجیل و انار و بقیه میوه هارو تو خونه داریم ولی هندونه فعلا نگرفتیم پیمان از صبح رفته مغازه(مغازه خودمون) برگشتنی فک کنم بگیره بیاره ...خب اینجوریا دیگه خواهر اینم از شب یلدای ما ...من دیگه برم ...بازم یلداتون مبااااااااااااااااااااااااااااارک بوووووووپووووووووووووووووس فعلا بااااااااااااااااااااای 

 

اینم عکس شیرینی های ما 

این مال منه

 

این مال پیمانه

 

اینم مال پیامه 

 

اینم شیرینی آلمانیمونه که من عاشقشم و منو یاد بچگیهامون می اندازه 

​​​​​​

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۹/۳۰
رها رهایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی