خواهرانه

باجی باجین اولسون سوز چوخدو وقت یوخدو
  • خواهرانه

    باجی باجین اولسون سوز چوخدو وقت یوخدو

سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۹، ۰۱:۱۱ ب.ظ

از پس خودم هم بر نمی یام !!!

سلااااام سلااااااام سلااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااام خوبید؟ منم خوبم! جونم براتون بگه که صبح ساعت هفت و نیم پیمان شال و کلاه کرد و رفت تهران خونه مامانش، منم اونو که راهی کردم اومدم گرفتم تا ساعت ده خوابیدم اما چه خوابیدنی؟ یه مگس نمی دونم از کجا اومده بود تو اتاق صبح هر کاری با پیمان کردیم نتونستیم بیرونش کنیم یا بکشیمش اسپری هم من نذاشتم پیمان بزنه تو اتاق چون می خواستم دوباره بگیرم بخوابم! خلاصه اون یکی دو ساعتی که من خوابیدم مدام بالا سر من بود و برا اینکه رو صورتم نشینه ملافه رو کشیده بودم رو صورتم، تا ساعت ده خوابیدم ده دیدم نفسم گرفته و دارم زیر ملافه خفه می شم گفتم بلند شم و عطای این خوابو به لقاش ببخشم! دیگه بلند شدم تختو مرتب کردم و یه زنگم به پیمان زدم ببینم رسیده گفت راه خلوت بوده و  نه و ربع اینجورا رسیده و صبونه هم خورده منم بهش گفتم ساعت دهه پس قرص فشارتم بخور یادت نره(هر روز ساعت ده می خوره) گفت باشه و دیگه خداحافظی کردم اومدم رفتم کتری رو گذاشتم بجوشه چایی دم کنم بعدشم اومدم یه زنگ به ساناز زدم و یه ربعی باهم حرف زدیم و خندیدیم دلیل خنده مون هم این بود که ساناز می گفت لیندا.کیا.نی بازیگر.سینما توی صفحه اینستا.گرامش نوشته : مسئول یارانه کیه تو مملکت؟ دوازده ساله یارا.نه رو تونسته روی چهل و پنج هزار تومن نگه داره! لامصبو پیداش کنید اقتصاد کل مملکتو بدید دستش خیالمون راحت شه!😆 ...بعد ازاین خنده ها و حرف زدن با ساناز هم پیمان زنگ زد که جوجو این کرمهایی که بهم سپردی رفتم داروخونه بگیرم میگه دو جوره کدومو بگیرم؟یکیش معمولیه یکیش مغذیه!(صبح بهش سپرده بودم یه لوسیون.بدن.سینر.ه از این ۲۵۰ میل ها که بزرگند برام بگیره با یه پماد ویتا.مین آ+د! جدیدا پوست دستام خیلی خشک شده از بس که شستمشون دیگه هر چی می زنم تاثیر نداره روشون، گفتم این کرم و پمادو بگیرم بزنم شاید تاثیر بذارند قبلا ازشون استفاده کرده بودم خوب بودند) ...خلاصه گفت معمولیه رو بگیرم یا مغذیه رو؟ بهش گفتم قیمتهاشون چنده؟ گفت معمولیه که ضد آلود.گی هوا هم هست چهل و پنج تومنه! مغذیه شصت و پنج تومنه! منم گفتم همون معمولیه رو بگیر که ارزونتره اونم گفت باشه و پنج دقیقه بعدش زنگ زد که شصت و پنج تومنیه رو برات گرفتم گفتم مواد مغذی داره برا پوستت خوبه منم کلی ازش تشکر کردم و گفتم پماده رو هم گرفتی؟ گفت آره اونم گرفتم بازم ازش تشکر کردم، دیگه اون خداحافظی کرد و رفت از روغن گیریه روغن بخره منم اومدم نشستم اینارو برا شما نوشتم و بعد از اینم می خوام برم اگه خدا بخواد یه خرده رو پرو.پوزال پایان نامه ام کار کنم این لامصبم کلا طلسم شده ترم قبل یه بار نوشتم و برا استاد پستش کردم اونم قربونش برم با صدتا ایراد پسم داد و گفت اصلاحش کن دوباره بفرست از اون موقع تا حالا هم همچنان من دنبال رفع این ایرادات هستم و مثل همیشه که کارو دقیقه نود انجام می دم اینم گذاشتم برای دقیقه نود، البته کاش دقیقه نود بود الان دیگه از نودم گذشته چون کارشناس رشته مون گفته بود تا آخر مهر تحویل بده بفرستم بره برا تایید تا بتونی بهمن ماه دفاع کنی چون چهار ماه تاییدش طول می کشه منم که از بس تنبلی بهم غلبه کرده یه هفته هم از آبان گذشته هنوز هیچ کاری نکردم بعضی وقتها از دست خودم و کارام می خوام سرمو بکوبم به دیوار! جالبه که من از پس خودم هم بر نمی یام که گوش خودمو بگیرم و بنشونم خودمو پای کار تا انجامش ندادم از جام بلند نشم همش امروز و فردا می کنم و بدبختی یه وقتی به خودم می یام که دیگه کار از کار گذشته!....حالا دیشب با خودم تصمیم گرفتم که امروز که پیمان نیست مثل آدم بشینم و روش کار کنم فعلا هم از صبح تا الان که ساعت یک ظهره هیچ کاری نکردم ...خدا آخر و عاقبت منو به خیر کنه...من برم ببینم میشه امروز کاری بکنم یا نه شمام هم مواظب خودتون باشید هم دعا کنید که یه خرده من آدم شم ...از دور می بوسمتون بوووووووووووووووس فعلا بااااااااااای

💥گلواژه💥
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند 
بس خجالت که از این گردش ایام برد! 
(این گلواژه هم خطاب به خودم بود شاید یه کم خجالت بکشم!)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۸/۰۶
رها رهایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی