خواهرانه

باجی باجین اولسون سوز چوخدو وقت یوخدو
  • خواهرانه

    باجی باجین اولسون سوز چوخدو وقت یوخدو

چهارشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۰۳:۱۷ ب.ظ

اولین برف زمستون امسال!🌨️🌨️🌨️

سلااااااااام سلااااااااام سلااااااااااام سلااااااااااام خوبید؟ منم خوبم! جونم براتون بگه که خیلی فرصت برای نوشتن ندارم فقط گفتم بیام یه سلامی بدم و حالتونو بپرسم و برم ایشالاااااااااااااااااااااااا که حالتون همیشه عااااااااااااااااااااالی باشه 😘😘😘 امروز صبح پیمان رفت دوز. اول واکسن.کرونارو زد و اومد صبونه اش رو خورد و دم ظهر رفت مغازه منم بعد از اینکه ظرفهای صبونه رو شستم و سینکو خشک کردم دیدم خیلی خسته کوفته و خوابآلوام برا همین گفتم برم بگیرم یه خرده بخوابم تا شاید این خستگی از بین بره قبلا زیاد اینجوری می شدم ولی یه سالی بود که صبحها چون ناشتا لیمو ترش با آب ولرم می خوردم اصلا اینجوری نمی شدم ولی الان یکی دو ماهی هست که گذاشتمش کنار و دیگه نمی خورم الان صبح ها فقط آب ولرم خالی می خورم اونم بخاطر اینکه به هر کسی می گفتم می گفتند لیمو ترش زیاد نخورااااااااااااااااا قندو می بره بالا، منم دیگه ترسیدم و بی خیالش شدم گفتم یهو قندمو نبره بالا دیابت بگیرم و بیچاره بشم برا همین الان یکی دو هفته ایه که دوباره مثل قبل یه روزایی انگار خستگی بهم حمله می کنه یه جوری که انگار صد ساله نخوابیدم و یه عالمه هم کوه کندم و عنقریبه که از شدت خستگی بی هوش بشم! امروزم از اون روزا بود خلاصه اومدم رو تخت دراز کشیدم یه چند صفحه ای رمان خوندم و بعدم چشمامو بستم و به خواب شیرین فرو رفتم و به قول یکی از دوستام رفتم تا بهشت و برگشتم ساعت دو اینجورا بود که پیمان زنگ زد و بیدارم کرد گفت جوجو داره برف می یاد منم از خوشحالی مثل فنر از رو تخت پریدم پایینو رفتم سمت پنجره و دیدم راست میگه یه برف ریزی گرفته و یه بادی هم می یاد که نگووووووووووووووو برفا تو باد هزار تا چرخ می خوردند و می اومدند پایین، هوام یه جوری بود که همه جارو مه گرفته بود همینجور که با خوشحالی برفو نگاه می کردم رفتم تو هال و پرده هالم زدم کنار و دیدم به به چه خبره و چه برفی داره می یاد! ... تصویر رقص برفها تو باد و آسمون گرفته و مهی که همه جارو پوشونده بود و بادی که کوران می کرد و برفارو تو آسمون صد دور می چرخوند و می فرستاد پایین خییییییییییییییییییییییییییییییلی قشنگ و رویایی بود البته تازه شروع شده بود و هنوز هیچی رو زمین نبود و فقط دون دون زمین خیس شده بود به پیمان گفتم چه خبر خوشی بهم دادی دست گلت درد نکنه من خواب بودم و نمی دونستم که داره برف می یاد اونم گفت حدس زدم خواب باشی گفتم بیدارت کنم و بگم که برف داره می یاد خوشحال بشی منم ازش تشکر کردم و گفتم چه کار خوبی کردی اونم خندید و دیگه خداحافظی کرد و قطع کرد منم وایستادم به تماشای برف قشنگ، و بعدم با گوشیم یکی دو تا عکس از منظره جلو روم انداختم ولی برفا توش زیاد مشخص نبودند دو دقیقه ای همینجور اومد و کم کم ، کم شد و بعدشم بند اومد و یهو خورشید زد بیرون، منم حالم گرفته شد چون فکر می کردم حالا حالاها بیاد برا همین تو دلم گفتم دست پیمان درد نکنه که بهم خبر داد و بعد مدتها دو سه دقیقه ای تونستم برفو تماشا کنم چون ممکن بود اصلا همینم نبینم...خلاصه که هر چند کوتاه ولی برای اولین بار تو زمستون امسال چشممون به جمال برف عزیز روشن شد ایشالا از این به بعد بیشتر از اینا بیاد و انقدر کوتاه به ما سر نزنه🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️ .....خب دیگه همین دیگه ...گفتم بیام خبر باریدن اولین برف زمستونی رو بهتون بدم و برم ...از دور می بوسمتون مواظب خودتون باشید خییییییییییییییییییییییییییییلی دوستتون دارم بوووووووووووووووووووووووووس فعلا بااااااااااااااای 

 

راستی اینم دو تا عکس از دست ساخته های خودم با چوب بستنی! (اینارو برای نازلی خوشگلم درست کردم😘😘😘) 

 

این خانوم خوشگل هم👇، فرشته خانومه!❤️ فقط عکسه مال وقتیه که هنوز کامل درستش نکرده بودم و تقریبا ناقص بود چون همینجوری که می بینید عکس قلبی که روشه کجه و مال وقتیه که قلبه رو همینجور روش گذاشته بودم و هنوز نچسبونده بودمش یا مثلا بعدا روی شونه هاش با توری چین دار پف آستین گذاشتم که تو این عکس هنوز نذاشتمش و متاسفانه بعدا هم که گذاشتمش یادم رفت از حالت کاملش عکس بندازم برا همین دیگه چون دسترسی بهش ندارم و دادمش به نازلی مجبورم همین عکس ناقصشو براتون بذارم ایشالا که خوشتون بیاد و از دیدن هنرنمایی های یک عدد جوجوی نازنین با چوب بستنی لذت ببرید!😁 راستی نمدهایی هم که به کار بردم تو این دو تا کار از نمدهائیه که سمیه جونم اون سری که اومدم میاندوآب یه عالمه رنگ و وارنگشو بهم داده بود که از همینجا ازش یه دنیاااااااااااااااااااااااااااااااا تشکر می کنم سمیه جونم دست گلت درد نکنه خواهر بوووووووووووووووووووووووووووس بووووووووووووووووووووووس بوووووووووووووووووووووووووووووووووووس❤️❤️❤️ اینا خییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی عااااااااااااااااااااااالی اند و قراره باهاشون کلی چیزای خوشگل درست کنم🌷🌷🌷) 💒

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۰/۱۵
رها رهایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی